وقتی کار فتنه گران به آه کشیدن می رسد

جریان رسانه ای فتنه همه روزه شاهد انتشار مطالبی در نقد و اعتراض گروه های مختلف این جریان نسبت به یکدیگر می باشد.
در جدیدترین این مطالب که در سایت روزآنلاین انتشاریافته،به انتقادات علیه موسوی و کروبی اشاره شده و با بیان اینکه این دو جریان سبز را به انفعال کشیده اند،تصریح شده است:همه آنانی که در یک سال و نیم گذشته، حتی تیتر اخبار مربوط به ایران را دنبال کرده اند، می دانند که بعد از شکست حضور خیابانی جنبش سبز در 22 بهمن سال گذشته، ظهور و بروز خیابانی جنبش سبز به حداقل ممکن رسیده است. اگر سال گذشته، حضور میلیونی! در خیابان ها، تنها گوشه ای از اقتدار جنبش بود!، اکنون نوشتن یک جمله کوتاه روی یک دیوار پرت، برخی را تا عرش اعلا می برد.
آرش بهمنی نویسنده این مطلب دربخش دیگری از نوشته خود برخی از اختلافات درون این جریان را به سطح آورده و از بی عملی و زیاده خواهی برخی افراد سخن به میان کشیده و نوشته است:آنان که سال گذشته، به مصداق ضرب المثل "پیروزی هزار پدر دارد، شکست یتیم است"، حرکت جنبش سبز را ناشی از حضور خود می دانستند، امروز به دنبال آن هستند که مقصری برای بی عملی امروز بیابند، مقصری که ـ به قول محروم سعیدی سیرجانی ـ "مستحق است حداقل هزار بار اعدام" شود.
وی باردیگر با انتقاد از حرکت های خیابانی مورد تاکید سران فتنه دو سوال را مورد توجه قرار داده و نوشته است:آنانی که در آن روزها، تنها بر طبل حضور در خیابان ها می کوبیدند، هرگز به دو سئوال پاسخ ندادند: اول آنکه هدف از حضور در خیابان ها چیست و قرار است چه نتیجه ای از آن گرفته شود؟.
بهمنی همچنین در بخش دیگری ازنوشته خود زیست در فضای مجازی را به عنوان یک آسیب برای جریان فتنه نام برده و در این زمینه به وضوح نوشته است: نه ماه از آخرین حضور خیابانی جنبش سبز می گذرد. آنچه در این مدت اتفاق افتاده، مبین این نکته است که حضور خیابانی، حداقل در کوتاه مدت، به علل مختلف امکان پذیر نیست. در این مدت برخی دل خود را به امتیازهای بالا در سایت بالاترین و به اشتراک گذاشتن لینک در شبکه های مجازی چون فیس بوک خوش کرده اند. برخی نیز به تاسی از سال ها حضور و زندگی در جوامع اروپایی و آمریکایی، در پی آن هستند که اعتصاب را در ایران سازماندهی کنند و چشم در راه فرشته "طبقه قهرمان کارگر" هستند که سوار بر اسب سفیدی، خود را به میان میدان مبارزه اندازد و پرچم مبارزه را چون فاتحان بار دیگر برافرازد.
نویسنده این مطلب همچنین در نهایت با باین اینکه ایرانیان، مردمانی هستند که با خاطره ها زندگی می کنند،وضعیت فتنه را دلخوش به یاد گذشته ها و آه کشیدن ها و حسرت و سرتکان دادن ها تشبیه کرده است.
گفتنی است موج انتقادات میان لایه بیرونی و درونی فرقه سبز تا بدانجا پیش رفته که موجب نگرانی بسیاری از لایه های این جریان شده است.مساله ای که باید آن را بی تردید در هویت چهل تکه ،ناهمگون و متعارض عناصر تشکیل دهنده آن باید جستجو کرد.

لینک مطلب

از وب نوشته های محمد حسین پیرایی

ادامه نوشته

13 آبان به روایت تاریخ

سيزدهم آبان سالگرد سه رويداد مهم در تاريخ ايران است تبعيد امام خميني به تركيه در 13 آبان 1343، كشتار دانش‌آموزان در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران و تسخير سفارت امريكا در 13 آبان 1358، سه رويداد متفاوت بودند، ولي هر يك در شكل دادن به حركت انقلاب اسلامي نقش خاصي ايفا كردند. هويت هر سه رخداد، مبارزه با استكبار و عوامل آن است و به همين دليل اين روز «روز ملي مبارزه با استكبار» ناميده مي‌شود.


تبعيد امام خميني
در 13 آبان 1343 امام خميني توسط مأموران حكومت شاه بازداشت و پس از انتقال از قم به تهران، به تركيه تبعيد شدند. اين تبعيد در پي اعتراض امام به سياستهاي حكومت پهلوي و از جمله تصويب لايحه كاپيتولاسيون به وقوع پيوست. امام 9 روز پيش از تبعيد، در مراسمي كه به مناسبت ميلاد حضرت زهرا (س) در منزلشان برگزار شد، با ايراد نطقي جنايات و مفاسد كاپيتولاسيون را تشريح كردند. امام در سپيده دم 13 آبان توسط يك گروه از مأموران ساواك به سرپرستي سرهنگ مولوي ـ رئيس ساواك تهران ـ بازداشت شدند و هنوز آفتاب از افق سرنزده بوده كه با يك فروند هواپيماي نظامي از فرودگاه مهرآباد به تركيه تبعيد شدند. اطلاعيه كوتاه ساواك كه از راديو و تلويزيون و روزنامه‌ها انتشار يافت، چنين بود:
«طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل كافي چون رويه آقاي خميني و تحريكات مشاراليه عليه منافع ملت و امنيت و استقلال و تماميت ارضي كشور تشخيص داده شد، لذا در تاريخ 13 آبان 1343 از ايران تبعيد گرديد.»1
در پي تبعيد امام خميني عليرغم فضاي خفقان، موجي از اعتراض‌ها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطيلي طولاني دروس حوزه‌‌ها و ارسال طومارها و نامه‌ها به سازمانهاي بين‌المللي و مراجع تقليد جلوه‌گر شد. آيت‌الله حاج مصطفي خميني نيز در روز تبعيد امام بازداشت و زنداني شد و پس از چندي در 13 دي 1343 به تركيه نزد پدر تبعيد شد.
دوران تبعيد امام به تركيه بسيار سخت و شكننده بود. امام حتي از پوشيدن لباس روحانيت منع شده بودند. محل اقامت اوليه امام هتل بلوار پالاس آنكارا بود. امافرداي آن روز براي مخفي‌ نگاهداشتن محل اقامت، امام را به محلي واقع در خيابان آتاترك منتقل كردند. چند روز بعد (21 آبان 1343) براي منزوي‌تر ساختن ايشان و قطع هرگونه ارتباط، محل تبعيد را به شهر بورسا واقع در 46 كيلومتري غرب آنكارا انتقال دادند. در اين مدت امكان هرگونه اقدام سياسي از امام خميني سلب شده و ايشان تحت مراقبت مستقيم مأمورين اعزامي ايران و نيروهاي امنيتي تركيه قرار داشتند.
امام خميني جمعاً 11 ماه در تركيه به سر بردند، سپس ساواك با هماهنگي دولت تركيه ايشان را در 13 مهر 1344 به عراق تبعيد كردند. ايشان به مدت 13 سال تحت نظارت توأم با فشار رژيم بعثي عراق بودند. در بحبوحه انقلاب اسلامي، و در نتيجه افزايش اختناق رژيم بغداد امام خميني تصميم به خروج از عراق و عزيمت به كويت گرفتند اما كويت تحت فشار شاه، از پذيرش امام و هيئت همراه امتناع ورزيد در نتيجه امام خميني در مهر 1357 راهي فرانسه شد ندو در «نوفل لوشاتو» در حومه پاريس اقامت گزيدند. امام طي 4 ماه اقامت خود در فرانسه انقلاب اسلامي را تا مراحل پيروزي هدايت كردند و سپس در 12 بهمن 1357 به كشور بازگشتند. امام در طول هجرت 14 ساله خود به روشنگري افكار عمومي ايران و جهان نسبت به ماهيت حكومت شاه پرداخته و زمينه انقلاب مردمي و سقوط رژيم پهلوي را فراهم ساختند. به همين دليل نقطه شروع دوره هجرت يعني 13 آبان 1343 و همچنين نقطه پايان آن يعني 12 بهمن 1357 به عنوان «يوم‌الله» شناخته شده است.
كشتار دانش‌آموزان
سيزدهم آبان 1357 و در روزهاي اوج‌گيري انقلاب اسلامي دهها نفر از دانش‌آموزان كه براي انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع كرده بودند، هدف تيراندازي مأموران حكومت قرار گرفته و به شهادت رسيدند. به دليل بسته بودن درهاي دانشگاه هيچ يك از دانش‌آموزان نتوانستند از برابر آتش گلوله‌‌هاي مأموران بگريزند و اين امر تلفات آنان را افزايش داده بود. اين جنايت توسط دولت «آشتي ملي» شريف امامي صورت گرفت.
حادثه 13 آبان 1357 بعد از حادثه 17 شهريور آن سال، دومين خونريزي عمده دولت شريف امامي بود؛ در حالي كه عمر سياسي اين دولت از 70 روز تجاوز نمي‌كرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدي بود كه وقتي در برنامه اخبار شبانگاهي گزارش تيراندازي مستقيم سربازان به روي دانش‌آموزان در دانشگاه از شبكه سراسري تلويزيون پخش شد، وزير علوم بلافاصله استعفا داد و فرداي آن روز كابينه شريف امامي نيز سقوط كرد. از آن پس روز 13 آبان «روز دانش‌آموز» ناميده شد.
تسخير «لانه جاسوسي»
سيزدهم آبان 1358 ساختمان سفارت امريكا در تهران توسط جمعي از دانشجويان معترض تصرف گرديد از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران تا زمان تسخير سفارت امريكا در تهران ديپلماتهاي امريكايي مستقر در سفارتخانه‌ از هيچ تلاشي در جهت مقابله با نظام نوبنياد جمهوري اسلامي ايران فروگذار نمي‌كردند. تماس با سركردگان گروههاي ضد انقلاب ، ارتباط حمايتي با شبكه‌هاي كودتا و براندازي در داخل كشور و تأمين مالي گروهكهاي تروريستي كه در غرب و جنوب ايران به انفجار در لوله‌هاي نفتي و يا ايجاد نا امني و بي‌ثباتي در مناطق كردنشين مشغول بودند، از عملكردهاي مأموران سياسي فعال در ساختمان سفارت امريكا بود. اين حقايق در اسناد لانه جاسوسي نيز آمده است. بعضي از مقامات بلند پايه دولت كارتر پس از شكست وي در انتخابات 1359 ش. در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حكومتي امريكا عليه ايران كه از طريق سفارتخانه آن كشور در تهران هدايت مي‌شد اقرار كردند. سفارت امريكا در تهران طي زمستان 1357 تا پائيز 1358 به مركز فرماندهي عمليات جاسوسي و خرابكاري عليه جمهوري اسلامي ايران تبديل شده بود؛ نظامي كه عمر سياسي آن به يك سال نمي‌رسيد. با اين حال سفارت امريكا زماني توسط دانشجويان تسخير شد كه امريكا خواست مشروع ملت ايران در استرداد شاه و اموال و دارايي‌هاي بلوكه شده ايران را ناديده گرفت و حتي امكاناتي وسيع در اختيار فراريان حكومت شاه گذاشت تا تشكيلات خود را عليه انقلاب سازماندهي و فعال كنند.
تسخير لانه جاسوسي امريكا در تهران از ابتدا با حمايت امام خميني مواجه گرديد. امام تصرف لانه جاسوسي توسط دانشجويان را «انقلاب دوم» لقب دادند و در سخناني، از اين اقدام حمايت كردند:
«شما مي‌بينيد كه الان مركز فساد ‌امريكا را جوانها رفته‌اند گرفته‌اند و امريكائيها را هم كه در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را بدست آوردند و امريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند و جوانها مطمئن باشند كه امريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند.» 2

پي‌نويسها:
1ـ روزها و رويدادها؛ انتشارات پيام مهدي؛ بهار 1379؛ ص 390
2ـ صحيفه نور، ج 10، صص 157ـ 148؛ 16/8/

منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

ادامه نوشته