سخنان مهم دکتر روحاني در اولين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل درباره خلع سلاح هسته اي

سخنان مهم دکتر روحاني در اولين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل درباره خلع سلاح هسته اي

حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران در سخنان مهمي در اولين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد در خصوص خلع سلاح هسته اي، بر ضرورت تمرکز تلاش هاي بين المللي براي خلع و امحاي تسليحات هسته اي و منع گسترش اين سلاح ها تاکيد کرد.


حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران در سخنان مهمي در اولين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد در خصوص خلع سلاح هسته اي، بر ضرورت تمرکز تلاش هاي بين المللي براي خلع و امحاي تسليحات هسته اي و منع گسترش اين سلاح ها تاکيد کرد.

متن سخنان دکتر حسن روحاني به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

آقاي رييس، آقاي دبيرکل، عاليجنابان، هيات هاي محترم، خانم ها و آقايان

ايراد سخن در اين گردهمايي تاريخي امتيازي ويژه است. مشارکت تعداد زيادي از رهبران جهان در اين نشست، که اولين اجلاس مجمع عمومي در خصوص خلع سلاح هسته اي است، در واقع نشانه بارزي از حمايت گسترده از اين موضوع مهم است. به نمايندگي از جنبش عدم تعهد که مبتکر برگزاري اين نشست است، لازم مي دانم از همه شما به خاطر حمايتهايتان قدرداني نمايم.

آقاي رييس،

من از شما و رياست قبلي به دليل تلاش هايتان در برگزاري اين اجلاس، بسيار متشکرم. از آقاي دبيرکل نيز به خاطر مطالبي که اظهار داشتند، سپاسگزارم.

عاليجنابان، خانم ها و آقايان،

برخورداري از جهاني امن وآرام کماکان آرمان مشترک همه ما است. حوادث هولناک هيروشيما و ناکازاکي عزم ما را در جلوگيري از تکرار چنان ويراني و کشتاري که زبان از بيان آن قاصر است، مصمم تر ساخت. بر اين اساس، در اقدامي سنجيده، اولين قطعنامه اين مجمع خواستار عاري ساختن جهان از سلاح هاي هسته اي شد. در نتيجه تلاش هاي جهاني، در حال حاضر ما از مجموعه اي از معاهدات، هنجارها و موسساتي برخورداريم که ماموريت آنها نيل به اين هدف مورد توافق است.

با اين وجود، هزاران سلاح هسته اي موجود، همچنان بزرگترين تهديد عليه صلح به شمار مي رود.

بي ترديد، اقدامات انجام شده براي خارج ساختن سلاح هاي هسته اي از حالت آماده باش و پرتاب، يا کاهش تعداد اين گونه سلاح ها نبايد جايگزين امحاي کامل آنها قلمداد شود.

هرگونه استفاده از سلاح هسته اي ، نقض منشور ملل متحد و جنايت عليه بشريت است. آن دسته از راهبردهاي نظامي و امنيتي که چنين کاربردهايي را توجيه مي کنند، غير قابل پذيرش اند. ضمن آنکه تهديد کشورهاي غير هسته اي با استفاده از سلاح هسته اي نيز بايد پايان يابد. نوسازي اينگونه سلاح ها هم اثر تلاش، براي امحاي کامل آنها را خنثي مي کند و بايد متوقف گردد. به همين دلايل، تنها راه رفع تهديد اين سلاح ها، امحاي کامل آنهاست.

عاليجنابان ، خانم ها و آقايان،

مايلم اقدام برخي کشورهاي غير هسته اي در انصراف داوطلبانه از سلاح هاي اتمي خود يا انهدام آنها را که نقش ارزنده اي در خلع سلاح هسته اي ايفا مي نمايد، مورد ستايش قرار دهم. همچنين مي خواهم به نقش اساسي مناطق عاري از سلاح هاي هسته اي، در روند خلع سلاح هسته اي و صلح و امنيت بين المللي اذعان نمايم. بدين جهت، لازم مي دانم از نقش تعيين کننده کشورهاي غير هسته اي، بويژه کشورهاي عضو جنبش عدم تعهد که بخش عمده اعضاي اين مناطق را، تشکيل مي دهند، تمجيد کنم. از طرف جنبش عدم تعهد، از همه کشورهاي هسته اي مي خواهم تا پروتکل هاي الحاقي به همه معاهدات مربوط به ايجاد اين مناطق را تصويب نموده، هرگونه تحفظ يا اعلاميه هاي تفسيري که با هدف و منظور آنها در تعارض باشد، ملغي ساخته و وضعيت غير هسته اي اين مناطق را، محترم شمارند. در همين راستا، مصرانه از دولت هاي هسته اي مي خواهم نسبت به امضاي هر چه سريعتر و بدون تحفظ پروتکل مربوط به معاهده منطقه عاري از سلاح هاي هسته اي، منطقه جنوب شرق آسيا و اسناد مربوطه به آن، مبادرت نمايند.

عاليجنابان، خانم ها و آقايان،

حدود 4 دهه تلاش بين المللي براي ايجاد منطقه عاري از سلاح هسته اي در خاورميانه، متاسفانه با ناکامي مواجه شده است. اتخاذ گامهاي عملي عاجل براي ايجاد چنين منطقه اي ضروري است. اسراييل به عنوان تنها غير عضو پيمان عدم اشاعه هسته اي در اين منطقه، بايد بدون هيچ گونه تاخيري به اين معاهده بپيوندد تا همه فعاليت هاي هسته اي در منطقه، تحت پادمان هاي جامع آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز قرار گيرد.

جامعه بين المللي بايد به تلاش هاي مضاعفي در حمايت از شکل گيري اين منطقه که ايجاد آن سهم مهمي در تحقق خلع سلاح هسته اي خواهد داشت، مبادرت نمايد. در اين راستا، تاکيد مي نمايم که دولت هاي غير متعهد عضو پيمان عدم اشاعه هسته اي مصرانه خواستار برگزاري فوري کنفرانس ايجاد منطقه عاري از سلاح هاي هسته اي و ديگر سلاح هاي کشتار جمعي در خاورميانه، با مشارکت همه کشورهاي اين منطقه هستند تا از هرگونه پيامد ناخواسته اي در اين زمينه، پيشگيري گردد.

عاليجنابان، خانم ها و آقايان،

طي يک دوره بسيار طولاني، جهان در انتظار خلع سلاح هسته اي بوده است. نه در اختيار داشتن سلاح هسته اي براي مدت نامحدود قابل تحمل است و نه امحاي کامل آنها مي تواند بيش از اين به تاخير افتد. مسئوليت اوليه در زمينه خلع سلاح هسته اي به عهده کشورهاي هسته اي است. از طرف جنبش عدم تعهد، قوياً از اين کشورها مي خواهم به اين تعهد حقوقي خود که انجام آن، مدتها به تاخير افتاده است، پايبند باشند.

انجام تعهدات خلع سلاح هسته اي نبايد بيش از اين به تاخير افتاده يا براي پيشبرد عدم اشاعه و يا تلقي هاي غير واقعي از ثبات استراتژيک به گروگان گرفته شود.

خلع سلاح هسته اي و عدم اشاعه، تقويت کننده يکديگرند. آنها بايد همزمان و نه به هزينه يکديگر، مورد پيگيري واقع شوند. مشروعيت عدم اشاعه، از هدفي بزرگتر که همان خلع سلاح هسته اي است، نشات مي گيرد. همچنين، عدم اشاعه بايد به صورتي جامع و غير تبعيض آميز تعقيب گردد. تا زماني که سلاح هسته اي وجود دارد، خطر کاربرد، تهديد به استفاده و اشاعه آنها نيز وجود دارد. بنابراين، تنها تضمين قطعي، نابودي کامل آنها است. البته، تا تحقق اين هدف، کشورهاي داراي سلاح هسته اي بايد تحت هر شرايطي، از هرگونه تهديد و يا استفاده از سلاح هسته اي عليه هر کشور غير هسته اي، اجتناب نمايند. تاکيد مي کنم که، اعلاميه هاي کنوني در خصوص تضمين هاي امنيتي منفي، کافي نيستند و بايد در چارچوب يک سند حقوقي جهان شمول به تصويب برسند.

عاليجنابان، خانم ها و آقايان،

مايلم تاکيد نمايم که خلع سلاح هسته اي کماکان بالاترين اولويت دولت هاي عضو جنبش عدم تعهد است. به منظور پيشبرد دستور کار خلع سلاح هسته اي، جنبش، نقشه راه ذيل را، پيشنهاد مي نمايد:

اول، آغاز هر چه سريعتر مذاکرات در کنفرانس خلع سلاح در خصوص کنوانسيون جامع سلاح هاي هسته اي به منظور منع در اختيار داشتن و مالکيت، توسعه، توليد، به دست آوردن ، آزمايش، انباشت، انتقال، استفاده يا تهديد به استفاده از سلاح هاي هسته اي و فراهم ساختن زمينه امحاي کامل آنها.

دوم، تعيين روز 26 سپتامبر هر سال به عنوان روز بين المللي امحاي کامل سلاح هاي هسته اي. در اين راستا من از همه کشورها و جامعه مدني، دانشگاه ها و مراکز علمي و رسانه هاي جمعي مي خواهم دست به دست هم دهند تا اين آرمان والا تحقق يابد.

سوم، برگزاري يک کنفرانس بين المللي در سطح مقامات عالي رتبه در 5 سال آينده، به منظور ارزيابي پيشرفتهاي حاصله در خصوص خلع سلاح هسته اي .

در رابطه با اين نقشه راه، جنبش عدم تعهد قطعنامه اي را به مجمع عمومي سازمان ملل ارائه خواهد کرد. اطمينان دارم که اين قطعنامه از حمايت همه شما برخوردار خواهد شد.

عاليجنابان، خانم ها و آقايان

هيچ ملتي نبايد سلاح هسته اي داشته باشد؛ چون همانگونه که آقاي دبيرکل، شما به درستي بيان کرديد، هيچ دست پاکي، براي در اختيار داشتن اين سلاح هاي ناپاک وجود ندارد. جنبش عدم تعهد مصمم است از هيچ گونه تلاشي براي تحقق فوري جهان عاري از سلاح هاي هسته اي، فروگذار نکند. بياييد به جاي سلاح هسته اي، منابع مالي خود را براي توسعه و امحاي فقر، بيسوادي و بيماري ها، هزينه نماييم.

بياييد جهاني عاري از سلاح هسته اي را براي نسل هاي آينده به يادگار بگذاريم. اين حق آنها و مسئوليت ماست. بياييد نشان دهيم که ما ملل متحد هستيم: مللي متحد در راه صلح.

متشکرم آقاي رييس.
لینک مطلب: http://president.ir/fa/71823

متن سخنان دکتر روحاني در شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد

متن سخنان دکتر روحاني در شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد


حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران در سخنان مهمي در شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ضمن تبيين دقيق شرايط و اوضاع کنوني منطقه و نظام بين الملل، پيشنهادات و راهکارهايي از سوي جمهوري اسلامي ايران در راستاي برون رفت از اوضاع پيش روي جامعه جهاني ارائه کرد.

حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران در سخنان مهمي در شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ضمن تبيين دقيق شرايط و اوضاع کنوني منطقه و نظام بين الملل، پيشنهادات و راهکارهايي از سوي جمهوري اسلامي ايران در راستاي برون رفت از اوضاع پيش روي جامعه جهاني ارائه کرد.

 

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمد لله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد و اله الطاهرين و صحبه المنتجبين»

آقاي رئيس،آقاي دبيرکل، عاليجنابان،خانم ها و آقايان


در آغاز مايلم تبريکات صميمانه خود را به مناسبت انتخاب شايسته جنابعالي به رياست مجمع عمومي ابراز نموده و از تلاش هاي جناب آقاي بان کي مون نيز تقدير نمايم.

آقاي رييس

جهان ما جهاني پر از بيم و اميد است: بيم جنگ و مناسبات خصومت آميز منطقه اي و جهاني، بيم رويارويي هويت هاي مرگبار مذهبي، قومي و ملي، بيم نهادينه شدن خشونت و افراطي گري، بيم فقر و تبعيض خُرد کننده، بيم تباهي و نابودي منابع حياتي، بيم بي توجهي به کرامت و حقوق انسان و بيم غفلت از اخلاق.

در برابر همه اين بيم ها، اميدهاي جديدي نيز وجود دارد: اميد اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به "آري براي صلح و نه براي جنگ"، و اميد به ترجيح گفت و گو بر ستيز و اعتدال بر افراط.

يک نمونه زنده، گزينش هوشيارانه اميد و تدبير و اعتدال توسط مردم بزرگ ايران در انتخابات اخير است که با تبلور مردم سالاري ديني و انتقال آرام قدرت اجرائي، نشان داد که ايران لنگرگاه ثبات در درياي ناآرامي هاي منطقه اي است. اعتقاد راسخ حکومت و مردم ما به صلح پايدار، ثبات، آرامش، حل مسالمت آميز مناقشات و تکيه بر آراء عمومي به عنوان پشتوانه قدرت، مقبوليت و مشروعيت، نقشي والا در فراهم کردن چنين محيط امني داشته است.

آقاي رئيس،خانم ها و آقايان

دوران حساس انتقالي کنوني در روابط بين الملل مشحون از خطرات و البته توأم با فرصت هاي کم نظيري است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعيت خود و ديگران، آسيب هاي تاريخي را در بر دارد تا جايي که خطاي يک بازيگر، اثرات منفي بر همگان خواهد داشت. آسيب پذيري، پديده اي جهاني و فراگير شده است.

در اين گذر حساس در تاريخ مناسبات جهاني، عصر بازي هاي با حاصل جمع صفر پايان يافته است؛ ولي هنوز معدودي از بازيگران روش ها و ابزارهاي کهنه شده و عميقاً ناکارآمد را بکار مي گيرند تا برتري و سلطه پيشين خود را حفظ کنند. نظامي گري و استفاده از ابزارهاي نظامي و خشن براي انقياد ديگران، نمونه ناکارآمدي از تداوم کنش هاي کهنه در شرايط نوين است.

اقدامات زورمدارانه اقتصادي و نظامي براي حفظ و تداوم سلطه و برتري گذشته، با مجموعه اي از قالب هاي مفهومي همراه شده که همگي ضد صلح، ضد امنيت، ضد کرامت انساني و ضد آرمان هاي بشري مي باشند. از جمله اين قالب هاي مفهومي، يکسان سازي جوامع و تعميم ارزش هاي غربي بعنوان ارزش هاي جهاني است. قالب ديگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسيم دو اردوگاهي جهان به "ماي برتر" و "ديگران دون تر" مي باشد. قالب ديگر مفهومي، ايجاد ترس و تهديد، از برآمدن بازيگران نوظهور در جامعه جهاني است.

در چنين فضائي، خشونت هاي دولتي و غيردولتي، مذهبي و فرقه اي و حتي نژادي افزايش يافته و هيچ تضميني وجود ندارد که دوران آرامش بين قدرت هاي بزرگ نيز در دام گفتمان ها، رفتارها و کردارهاي خشن گرفتار نيايد. تاثير فاجعه بار روايت هاي افراطي و خشن را نبايد دست کم گرفت.

در اين ميان، خشونتِ راهبردي که در تلاش براي حذف بازيگران منطقه اي از فضاي عمل طبيعي آنها، سياست هاي موسوم به مهار، تغيير نظام هاي سياسي از بيرون مرزها و تلاشي که براي بر هم زدن حدود و ثغور سياسي متبلور مي شود، بسيار خطرناک و تنش آفرين است.

در گفتمان متعارف سياسي بين المللي، يک مرکز متمدّن با حاشيه هاي غيرمتمدن به تصوير در آمده است. در اين تصوير نسبتِ کانون قدرت جهاني و حاشيه ها، نسبتي آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مرکزگرايي شمال و حاشيه گرايي جنوب سبب استقرار نوعي نظم تک گويي و مونولوگ در سطح روابط بين المللي شده است. ايجاد مرزهاي نادرست هويتي و بيگانه ستيزي هاي خشن رايج نتيجه قهرماني اين گفتمان است.گفتمان هاي تبليغاتي و بي اساس دين ستيزانه، اسلام هراسانه، شيعه هراسانه و ايران هراسانه به واقع تهديدي جدي عليه ثبات جهاني و امنيت انساني است.

اين گفتمان تبليغاتي، با طرح و القاي تهديدات فرضي و خيالي شکل خطرناکي به خود گرفته است. يکي از اين تهديدات خيالي، خطر موهوم ايران است. به بهانه اين تهديد موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنايت ها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسليح صدام حسين به سلاح هاي شيميايي و حمايت طالبان تنها نمونه اي از اين جنايت هاست. صريحاً و با قاطعيت تمام و با استناد به مدارک و شواهد متقن اعلام مي دارم که آنهائي که دم از تهديد ايران مي زنند، يا خود تهديد عليه صلح و امنيت بين المللي اند يا به تهديد دامن مي زنند. ايران نه فقط تهديد نيست، بلکه در آرمان و عمل، پيوسته منادي صلحِ عادلانه و امنيت همه جانبه بوده است.

آقاي رئيس؛ خانم ها؛ آقايان

درکمتر نقطه اي از جهان، خشونت مانند غرب آسيا و شمال آفريقا خانمان سوز بوده است. مداخله نظامي در افغانستان، جنگ تحميلي صدام حسين عليه ايران، اشغال کويت، مداخله نظامي عليه عراق و رفتار خشن سرکوبگرانه عليه مردم فلسطين، ترور شخصيت هاي سياسي و مردم عادي در ايران و بمب گذاري در کشورهاي منطقه نظير عراق، افغانستان و لبنان نمونه هايي از خشونت در سه دهه گذشته در اين منطقه اند.

آنچه بر مردم مظلوم فلسطين مي رود، چيزي جز يک خشونت ساختاري نيست. سرزمين فلسطين در اشغال است. حقوق اوليه فلسطينيان به طور فاجعه باري نقض مي شود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسي به سرزمين مادري محرومند. جناياتي که بر مردم بي گناه فلسطين مي رود، خشونت نهادينه اي را به نمايش مي گذارد که براي توصيف آن، آپارتايد مفهوم و واژه کم وزني بنظر مي آيد.

فاجعه انساني در سوريه نمونه دردناکي از گسترش فاجعه آميز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتداي بحران و از زماني که برخي از بازيگران منطقه اي و بين المللي با سرازير کردن منابع تسليحاتي و اطلاعاتي و تقويت گروه هاي افراطي، سعي در نظامي کردن اين بحران داشتند، ما تأکيد کرديم که بحران سوريه راه حل نظامي ندارد. نمي توان اهداف استراتژيک و توسعه طلبانه و بهم ريختن توازن و تعادل هاي منطقه اي را با پنهان شدن پشت کلمات بشردوستانه، تحقق بخشيد. هدف مشترك جامعه بين المللي بايد خاتمه سريع به کشتار مردم بي گناه باشد. ما ضمن محکوم کردن هرگونه استفاده از سلاح هاي شيميايي، از پذيرش کنوانسيون منع سلاح هاي شيميايي توسط سوريه استقبال مي کنيم و بر اين باوريم که دستيابي گروه هاي افراطي و تروريست به اين سلاح ها بزرگترين خطر فراروي منطقه است که بايد مدنظر قرار گيرد. همزمان استفاده غير قانوني و غيرکارآمد از تهديد يا استفاده از زور، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد.

تروريزم و کشتن انسان هاي بي گناه، اوج افراط و خشونت است. تروريزم، بلائي خشن، فراگير و فرامرزي است. اما خشونت ها و افراط هائي که تحت عنوان مبارزه با تروريزم و از جمله استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين عليه مردم بي گناه صورت مي گيرد نيز محکوم است. در اينجا بايد از ترور دانشمندان هسته اي ايران توسط جنايتکاران نيز سخن بگويم. آنها به چه جرمي ترور شدند؟ سوالي که از ملل متحد و شوراي امنيت بايد پرسيد اين است که آيا ترورکنندگان محکوم شدند؟

تحريم هاي غير عادلانه،به عنوان جلوه ديگري از خشونت، ذاتاً ضد صلح و ضد بشري هستند که برخلاف تبليغات تحريم گران، دولت ها و نخبگان سياسي را هدف قرار نمي دهند، بلکه بيش از همه، مردمان عادي را قرباني دعواهاي سياسي خود مي کنند. ميليون ها عراقي را فراموش نکنيم که در اثر تحريم هائي که با زَروَرق هاي حقوقي در نهادهاي بين المللي پيچيده شده بودند، آسيب ديدند؛ جان باختند؛و هنوز عده قابل توجهي از آنها در سرتاسر زندگي بايد زجر بکشند. اين تحريم ها خشونت آميزند. هوشمند و غير هوشمند ويک جانبه و چند جانبه ندارند. اين تحريم ها ناقض حقوق مسلم بشري، از جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسي به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حيات مي باشند. نتيجه تحريم ها، عليرغم هرگونه لفاظي و بازي با واژه ها، همان آتش افروزي و جنگ طلبي و نابودي انسان هاست. اين آتش فقط دامن قربانيان تحريم را نمي گيرد، بلکه به اقتصاد وزندگي مردمِ جوامع تحريم کننده نيز، لطمه وارد مي کند.

آقاي رئيس، خانم ها و آقايان

خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّي، بلکه ابعاد معنوي زندگي انسان و جامعة امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جايي براي مدارا و تفاهم که لازمة زندگي انسان و جامعة مدرن است نمي گذارد. نابردباري مسئلة امروز جهان ماست؛ بايد بردباري را در پرتو انديشه هاي ديني، رويکردهاي فرهنگي و رهيافت هاي سياسي تقويت کرد. جامعه انساني را بايد از مرحلة بردباري منفي به مرحلة تعاون مشترک ارتقا داد. ديگران را نبايد فقط تحمّل کرد بلکه بايد با ديگران کار کرد.

مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خسته اند و اين فرصتي بي نظير است. آنها اميد به تغيير وضعيت کنوني دارند. جمهوري اسلامي ايران باور دارد که با ترکيب هوشمندانه اي از اميد و اعتدال مي توان همه چالش ها را مديريت کرد. جنگ افروزان مي خواهند اميدها را بخشکانند. در حالي که اميد به تغيير مثبت، مفهومي فطري، ديني، فراگير و جهاني است.

زيربناي اميد، باور به اراده عمومي مردم جهان براي مبارزه با خشونت و افراط، تغيير پذيري، مخالفت با ساختارهاي تحميلي، بها دادن به گزينش و عمل مسئولانه انساني است. اميد، بي ترديد يکي از بزرگترين نعمت هاي خداوند مهربان به همه انسان هاست. اعتدال نيز به معناي حرکت خردمندانه، هوشمندانه، زمان مند و مکان مند در تلفيق آرمان هاي والا، گزينش راهبردهاي اثرگذار و در نظر گرفتن واقعيت هاست.

مردم ايران در انتخابات اخير درحرکتي هوشمندانه به گفتمان اميد و تدبير و اعتدال راي دادند.ترکيب اميد و تدبير و اعتدال در سياست خارجي به آن معناست که جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک قدرت منطقه اي نسبت به امنيت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد مي کند و آمادگي همکاري چند جانبه و همه جانبه با ساير بازيگران مسئول در اين عرصه ها را دارد. ما از صلح مبتني بر دموکراسي و صندوق رأي در همه جاي جهان از جمله در سوريه و بحرين و ديگر کشورهاي منطقه دفاع مي کنيم و معتقديم راه هاي خشونت آميز براي بحران هاي جهاني وجود ندارد و تنها به کمک خرد انساني و با تعامل و اعتدال مي توان بر واقعيت هاي تلخ جامعه بشري غلبه کرد. لذا تضمين صلح و دموکراسي، و تأمين منافع مشروع همه کشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورميانه، با نظاميگري محقق نمي شود.

ايران بدنبال راه حل مسايل و نه توليد مشکلات است. هيچ پرونده و موضوعي نيست که با اميد و اعتدال، با احترام متقابل و با نفي خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهيد به پرونده هسته اي ايران اشاره کنم. پذيرش حق طبيعي، قانوني و مسلم ايران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، ساده ترين راه حل اين موضوع است. اين يك شعار سياسي نيست. بلكه بر اساس شناخت عميق وضعيت فن آوري در ايران، شرايط بين المللي و پايان بازي ها با حاصل جمع صفر و ضرورت يافتن اهداف و منافع مشترك براي رسيدن به تفاهم و امنيت مشترك است. به عبارت ديگر، ايران و ديگر كنشگران بايد دو هدف مشترك را به عنوان دو قسمت غيرقابل تفكيكِ راه حل سياسي پرونده هسته اي ايران دنبال نمايند.

1- برنامه هسته اي ايران و همه كشورهاي ديگر مي بايد تنها در جهت اهداف صلح آميز باشد. من اينجا به صراحت اعلام مي كنم كه اين هدف،صرف نظر از مواضع ديگر بازيگران، هدف جمهوري اسلامي ايران بوده و خواهد بود. سلاح هسته اي و كشتار جمعي هيچ جايگاهي در دكترين دفاعي ايران نداشته و با باورهاي بنيادين مذهبي و اخلاقي ما در تعارض است. منافع ملي ما ايجاب مي كند كه هر گونه نگراني منطقي پيرامون برنامه هسته اي ايران را مرتفع نماييم.

2- هدف دوم يعني پذيرش اعمال حق غني سازي و ساير حقوق هسته اي در خاك ايران تنها راه تامين هدف اول است. دانش هسته اي در ايران بومي شده و فن آوري هسته اي از جمله غني سازي به مرحله توليد انبوه رسيده است. لذا تصور اينكه با مانع شدن ازبرنامه هسته اي ايران از طريق اعمال فشارهاي غيرقانوني مي توان صلح آميز بودن چنين برنامه اي را تضمين كرد موهوم و به غايت غير واقع بينانه است.

لذا جمهوري اسلامي ايران ضمن پافشاري بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همكاري بين المللي در اعمال اين حقوق، آماده گفتگوهاي بدون تأخير براي اعتمادسازي متقابل ورفع دوسويه ابهامات از طريق شفافيت کامل مي باشد.

ايران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترك با ديگر كشورهاست و در اين چارچوب در پي افزايش تنش با ايالات متحده آمريکا نيز نيست. من سخنان امروز پرزيدنت اوباما را با دقت دنبال کردم ؛ در صورت عزم سياسي رهبران آمريکا و خودداري از دنبال کردن منافع گروه هاي فشار جنگ طلب، مي توان به چارچوبي براي مديريت اختلافات رسيد. در اين چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بين المللي بايد مبنا باشد؛ البته در اين زمينه انتظار ما از واشنگتن شنيدن صداي واحد است.

آقاي رئيس، خانم ها و آقايان

در اين سال ها، يک صداي مسلط پياپي شنيده شده است که "گزينه جنگ روي ميز است" ، اما امروز بگذاريد در برابر اين سخن ناکارآمد وغيرقانوني بگويم "صلح در دسترس است." پس به نام جمهوري اسلامي ايران در گام نخست پيشنهاد مي کنم طرح "جهان عليه خشونت و افراطي گري" در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گيرد و همه دولت ها و سازمان هاي بين المللي و نهاد مدني تلاش هاي جديدي را براي سوق دادن جهان به اين سو سامان دهند. بايد به جاي گزينة ناکارآمد "ائتلاف براي جنگ" در مناطق مختلف جهان به "ائتلاف براي صلح پايدار" در سراسر جهان انديشيد. امروز جمهوري اسلامي ايران شما و همه جامعة جهاني را به برداشتن گامي فراپيش مي خواند؛ دعوتِ "جهان عليه خشونت و افراطي گري"؛ ما بايد بپذيريم و بتوانيم در اينجا افقي را بگشاييم که درآن به جاي جنگ، صلح،به جاي خشونت، مدارا، به جاي خونريزي، پيشرفت،به جاي تبعيض، عدالت،به جاي فقر، برخورداري و به جاي استبداد، آزادي درسراسرجهان بهترديده شود. به گفته فردوسي، شاعر بلند آوازه ايران؛

بکوشيد نيكي به کارآوريد چو ديديد سرما، بهار آوريد

عليرغم همه مشکلات، من عميقاً به آينده اميدوارم. با همبستگي جهاني عليه خشونت و افراط، ترديدي ندارم که آينده روشن است. اعتدال، آينده جهان را درخشان خواهد کرد. اميد من، علاوه بر تجارب شخصي و ملي، از اين باور مشترک همه اديان آسماني نشأت مي گيرد که جهان را سرانجامي نيکوست و روشن که : «و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون».

آقاي رييس متشکرم
لینک مطلب : http://president.ir/fa/71572